طــرفداری- آنچلوتی به خبرنگاران حاضر گفت که بازگشت احتمالی مودریچ در اواسط ماه فوریه خواهد بود: "مودریچ کم و بیش به یک ماه زمان نیاز دارد."
همانطور که در مورد شروع نه چندان خوب تیمش در سال جدید نیز سرمربی رئال مادرید صادقانه اذعان کرد که هنوز کمی کار وجود دارد تا تیم دوباره فرم عالی خود در طول مدت زمان کسب 22 پیروزی پیاپی در سال 2014 را بازیابی کند. کارلتو به دنبال حذف تیمش از کوپا دل ری، پس از پیروزی دوباره اظهار داشت: "در بخشی، فکر می کنم سال را با جدیت بیشتری تمام کردیم، اما کم کم تیم در حال پیشرفت و بازگشت است."
اما آنچلوتی ترجیح داد که تنها اشاره ای مختصر به تاثیرات غیبت مودریچ در توجیه عملکرد این روزهای رئال مادرید داشته باشد — چیزی که دوباره در برابر ختافه نیز مشهود بود. مربی ایتالیای اظهار داشت: "ریتم بازی خیلی کند بود."
هرچند او به طور کلی تنها در مورد تیم خود صحبت می کند، با اشاره به کمبود، اما کاملا واضح و مشخص می توانیم ببینیم که غیبت لوکا مودریچ به بهای از دست رفتن ریتم بازی رئال مادرید تمام شده است.
این یک نکته جالب برای تأمل کردن است، چرا که اغلب می تواند توضیح کاری که مودریچ برای یک تیم فوتبال انجام می دهد، سخت باشد. جمع بندی او می تواند مشکل باشد.
او یک ماشین گلزنی نیست. به ندرت شوت زنی می کند. منبع پاس گل نیست. وحشیانه تکل نمی زند و حتی اغلب خطا هم نمی کند. به ندرت در توپ های هوایی برنده می شود. آنقدر سریع نیست که در همه جای زمین حضور داشته باشد. و به ندرت در هایلایت های پس از بازی ها و تیزر برنامه ها قرار می گیرد.
اگرچه ما می دانیم که او چقدر عالی است، اما توصیف دقیق بازی مودریچ می تواند سخت باشد. می توان از صفاتی چون "ساده و روان" یا "آماده" و یا کلیشه های فوتبالی از جمله "او فشار بازی را کنترل می کند"، "توپ ها را بازیابی می کند" و "سیستم تیم را می سازد" استفاده کرد.
مشکل این است که در واقع هیچ کدام از آن کلمات و عبارات معنایی ندارند. هنگامی که ما برای توضیح آنچه بازیکن برای تیم انجام می دهد به زحمت می افتیم، این صفات و کلمات به نوعی نقش پر کننده را ایفا می کنند. و چون ما در دوره ای آماری و عددی زندگی می کنیم، آمار انفرادی نه چندان قابل توجه مودریچ باز هم کار را برای مان سخت تر می کند. پس ما چگونه بفهمیم که او یکی از بهترین هافبک های میانی دنیاست؟ چگونه بفهمیم که رئال مادرید جای خالی و غیبت او را احساس می کند؟
عملکرد آماری رئال مادرید به عنوان یک تیم — نه فقط عملکرد آماری مودریچ — قبل و بعد از مصدومیت او کمی به ما بصیرت و آگاهی می دهد.
به طور طبیعی، چشم شما به سمت اعداد و ارقام آنالیز آماری گل ها و پاس گل ها جذب خواهد شد. اما آنها محصول نهایی هستند؛ ما بیشتر به فرایند کار علاقه مند هستیم.
به این ترتیب، قابل توجه ترین داده در جدول اطلاعاتی فوق این است که از زمان مصدومیت مودریچ در ماه نوامبر، رئال مادرید در رقابت های لالیگا 70 پاس در هر مسابقه کمتر داده است. چیزی که آن را قابل تأمل تر می کند، این است که چنین اتفاقی با وجود افزایش جزئی مالکیت توپ توسط لوس بلانکوس رخ داده است.
اما این دقیقاً به چه معناست؟
به طور خلاصه، رئال مادرید بدون مودریچ، توپ را بیشتر در اختیار داشته اما کمتر از آن استفاده کرده است.
به جای اینکه توپ در همه جای زمین با سرعت و چابکی و پشت سر هم به گردش در آید (از آن دسته حرکات هماهنگ و موزون مودریچ)، به پای بازیکنان آنچلوتی می چسبد. بدون مودریچ، تیم برای به گردش در آوردن توپ به زحمت می افتد؛ حرکات هجومی سریع و فرز آنها تا حدودی کند شده است.
اساساً، در حضور بازیکن کروات، رئال مادرید به قانون طلایی فوتبال متکی می شود: توپ سریع تر از بازیکن حرکت می کند. اما در غیاب او، آنها آرام آرام از این مفهوم فاصله گرفته اند. توپ کمتر به جریان می افتد، کمتر به اشتراک گذاشته می شود و دریبل زنی افزایش یافته است. حتی ممکن است بگویید که آنها ریتم خود را گم کرده اند.
بهره وری رئال مادرید در مقابل دروازه نیز همان را نشان می دهد. قبل از مصدومیت مودریچ، لوس بلانکوس در لالیگا از 18.1 شوت در هر بازی به طور میانگین 3.8 گل به ثمر رسانده بود. اما بدون ستاره سابق تاتنهام، آمار گلزنی آنها با وجود ضربات بیشتر (19.4) به 2.9 گل در هر مسابقه کاهش یافته است.
از آنجا که توپ دیگر به سرعت سابق به گردش در نمی آید، و چون آنها فاقد توانایی عالی مودریچ برای شکل دادن سیستم بازی هستند - پاس های تو در (به پاسی که در دیدار مقابل بازل به گرت بیل داد فکر کنید)، خط حمله تیم آنچلوتی از همان مقدار فرصت های مسلم گلزنی بهره نمی برد. آنها دیگر به مانند قبل موفق به باز کردن خطوط دفاعی حریف نمی شوند.
نتیجه این است که شوت های به سمت دروازه به طور اجباری تاحدودی افزایش می یابد، درحالیکه با حضور مودریچ در ترکیب اصلی، اغلب پویایی و کارهای تیمی یکپارچه و سریع در حرکات هجومی وجود داشت.
آنچه رئال مادرید گم کرده است، حضور بازیکنی است که همه چیز را تند و تیز می کرد. این سرعت، دقت، نافذ بودن پاس های اوست که سایر بازیکنان در ترکیب تیم نمی توانند با آن برابری کنند. هم زیبایی عملکرد تیم و هم آمار و ارقام این را به ما می گوید.
به همین دلیل است که در حال حاضر احساس می شود که رئال مادرید به زحمت افتاده است. به همین دلیل است که El Mundo Deportivo، به نقل از بن هیوارد Goal.com به طور شسته و رفته می گوید: "شاید رئال مادرید قهرمان زمستانی باشد، اما فوتبال آنها هنوز در خواب زمستانی به سر می برد."
آنچلوتی حق دارد؛ تیم او فاقد ریتم است. مودریچ، هنوز یک ماه دیگر دور از میادین خواهد بود، و مردی است که بازخواهد گشت تا آن [ریتم] را میسر سازد.
نظرات شما عزیزان: