یک خط سکوت وسط ده میزان هارمونی، "رئال و سی و یک سالگی رونالدو"

جدیدترین عکس و خبر ها از رونالدو و رئال

خبرها از معتبر ترین وبسایت های دنیا گرفته میشود!

یک خط سکوت وسط ده میزان هارمونی، "رئال و سی و یک سالگی رونالدو"

علی دشتی & ارشیا
جدیدترین عکس و خبر ها از رونالدو و رئال خبرها از معتبر ترین وبسایت های دنیا گرفته میشود!

یک خط سکوت وسط ده میزان هارمونی، "رئال و سی و یک سالگی رونالدو"

اختصاصی طرفداری-  نمایش های این فصل رونالدو در رئال آن هم در فردای سالی که به گفته خود او بهترین فصل فوتبالیش بوده با آنچه از نام بزرگ او انتظار داشتیم فاصله داشته و دارد. اگر با دقت به بازی های این فصل رئال توجه کرده باشید احتمالا با من هم عقیده  خواهید بود که صرف نظر از نتیجه،" آهنگ تیمی" رئال در بازی هایی که رونالدو را در اختیار نداشته حتی از بازی هایی که فوق ستاره خودرا دراختیار داشته بهتر نیز بوده است. فوتبالِ با کیفیت و با ریتم صحیح و درست، شبیه پایین آمدن از پلکانی با چشم های کاملا بسته است، مثل نقشه های تام برای شکار جری همه چیز باید به موقع به اندازه و سر وقت صورت پذیرد. مسئله ای که در بازی مقابل سوسیداد در روز افتتاحیه و بازی مقابل سویا در دور رفت کوپا به وضوح مشهود بود،  برای رونالدو اما، دریبل های سریع در سرعت، شوت های انفجاری از فواصل باور نکردنی، استارت های انفجاری و غافل گیر کننده امروز بدل به پاس های غلط بی شمار، عدم هماهنگی با اکثر هم بازی ها و مکث دادن های  بی دلیل به  توپ و سپس ارسال پاس به عقبی هایی شده است که می توانست خیلی زودتر ارسال شود، صحنه هایی که عمدتا توسط برخی گزارشگران وطنی خود ما با کپشن هایی نظیر تکنیک ناب فوق ستاره پرتغال، حرکات ویرانگر برنده 4 توپ طلا و آذین بندی می شود، باورش کمی سخت است چرخاننده کلید در سخت ترین قفل ها امروز نه تنها توان گشودن ساده ترین گره های فنی تیم را ندارد که گهگاه خود بدل به اصلی ترین گره فنی تیم می شود.

صرف نظر از درست یا غلط بودن منطق این سال های انتخاب مرد سال فوتبال که علی الشواهد بستگی مستقیم به تعداد جام های رئال و بارسلونا دارد، بنظر می رسد رونالدو درست در لحظه که مثل گتسبی بیش از هر زمانی به هدف خودنزدیک شده است در حال از دست دادن آن است. او راه دوری را  تا بدینجا آمده، مثل یک مرد خودساخته خشت خشت وجودش را با عرق جبین روی هم گذاشت، از هیچ به همه چیز رسید و شد الگوی همه یلا قباهای گوشه کنار دنیا و تجلی این وهم که از تاریک ترین شب نیز راهی به خورشید هست، اما این بنای به غایت شکوهمند که چهار سال با شایستگی هر چه تمام تر بار سنگین مسئولیت بهترین بودن در مجموعه پر توقعی نظیر رئال را به دوش کشید و مقابل مسی و دنیای یونیفرمی که او را بهترین مطلق می دانستند ایستاد و مچش را البته خواباند،  بنظر امروز دیگر آنی نیست که با آن ها تعریف می شد. چه بلایی بر سر آن آشیل بادپا که میشناختیم آمده که امروز حتی در گذر از معمولی ترین مدافعان اروپا نیز عاجز است، سرعت باور نکردنی او کجاست، قدرتی که از سی وپنج متری تا نزدیکی های پاره کردن تور دروازه هلتون پیش رفت لابه لای کدام خاطره گم شده، چه بر سر  سلطنت بچه روستایی مدیرا آمده!

اگر بپذیریم اصلا مشکلی وجودندارد، او نگران مصدومیت است، مشکل مصدومیتِ فلان سال است، اشکال از زیدان است یا هر منطق اینچنینی دیگری بیاوریم احتمالا یا رونالدو را نمیشناسیم یا نمیخواهیم زبانمان چیزی را بگوید که چشمانم می بیند. راه حل اما چیست؟ کنار گذاشتن کریسی که به گفته خود تا سال های سال از قضا می خواهد در رئال بماند؟ احتمالا واکنش به کنار گذاشته شدن رونالدو از  رئال، مصداق همان بی وفایی های رئال در قبال هیرو، ایکر و رائول است، با این همه برخی معتقدند مسیر درستی که رئال در این دو سال با زیدان در حال سپری است و نشانه های آن، هم در فصل نقل و انتقالات هم در آرامش فنی این فصل تیم هویداست با رودربایستی این مجموعه با رونالدو در معرض خطر است. آنها می گویند رونالدو با این کیفیتِ با شیب فزاینده در حال نزولِ خود تا کی و کجا قرار است در کسوت مهره ای غیر قابل تعویض در جایگاه نفر اول تیم برای رئال بازی کند  و مهم تر از همه اینها نباید فراموش کرد صحبت از فوق ستاره هفت پوش تیمی در اندازه های رئال است، جایگاهی که مثل آب خورد با نام هایی نظیر هازارد قابل ترمیم است. 

نمی توان متصور بود در بدنه هواداری رئال احدی از افت یک بازیکن تیم خوشحال باشد چه برسد به آنکه آن یک نفر فوق ستاره تیم باشد. اینکه طیفی از هواداران رئال که بالاتر از هر نامی نام رئال را قرار می دهند از دست برخی جهت گیری های رونالدو نظیر مصاحبه های او پیرامون تمدید قرارداد و تعلق به رئال مادرید در این چند سال قدری گله مند باشند بیراه نیست که آنروزها که وابستگی رئال به او بیش از وابستگی او به رئال بود کریس کمتر خود را متعلق به رئال دانست و عاشقان بی سلاح خود را در ته دریا نگاه می داشت درست بر عکس این  روزها که نیاز او به رئال بیش از رئال به خود است و لحن مصاحبه ها متفاوت، درست مثل زمانی که جای عاشق و معشوق داستان عوض می شود. این ها اما بخشی از شخصیت اوست و قابل چشم پوشی، تداوم این روندِ فنی اما چه بلایی بر سر خاطرات مادریدسمو از سلطان برنابئو می آورد، بر سر آن پاگشای هشتاد هزار نفری،  بر سر آن سکوت دیوانه وار نود و نه هزار نفری، بر سر دسیما، اون دسیما، آن اشک های لعنت بالون دور، بر سر قلبی که همچنان با چشمانِ بسته دوستش دارد؟


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : جمعه 1 بهمن 1395 | 15:20 | نویسنده : علی دشتی & ارشیا |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.