رونالدو: رنج به علاوه سرمستی
حمیدرضا صدر، نویسنده ثابت ورزش سه به بهانه اعطای چهارمین توپ طلا به کریستیانو رونالدو به توصیف زندگی حرفه ای رونالدو و جان سختی اش در مسیری دشوار پرداخته...
به گزارش "ورزش سه"، سال 2016 با دو رخداد بزرگ برای دو بازیکن بزرگ اروپایی همراه بود. یوهان کرایف هلندی در این سال درگذشت و کریستیانو رونالدو پرتغالی در همین سال برای چهارمین بار توپ طلای اروپا را ربود. رونالدو در این سال از آنهایی که سه بار این عنوان را کسب کرده بودند فاصله گرفت، از کرایف، میشل پلاتینی و مارکو فن باستن... کرایف با آژاکس سه بار پیاپی قهرمان باشگاه های اروپا شده و با هلند پا به فینال جام جهانی 1974 گذاشته بود. رکورد زدن 33 گل طی فقط 48 بازی ملی به او تعلق داشت. کرایف بود که دامنه "توتال فوتبال" را ورای مرزهای هلند برد. او بود که راه و رسم فوتبال در بارسلونا را تغییر داد و بارسا را به گشودن فصلی درخشان فراخواند. در چنین قابی هر بار که به "تاثیرگذارترین" بازیکن تاریخ اروپا اشاره می شود و چیزی به عنوان "فوتبال مدرن" مطرح می شود از کرایف نام می برند.
آوردگاهی که رونالدو ماموریت نیمه کاره اوزه بیو و لوئیس فیگو را به پایان رساند. ولو آن که پرتغال در مرحله گروهی پایین تر از مجارستان و ایسلند سوم شده و افتان و خیزان به نبرد نهایی رسیده بود. وقتی او در دقیقه 25 فینال برابر فرانسه با پایی مجروح و چشمانی اشکبار زمین را ترک می کرد به نظر می رسید باز هم در نبردهای ملی ناکام مانده، ولی وقتی در پایان 120 دقیقه نبرد در استادوفرانس جام قهرمانی را به عنوان کاپیتان بالا برد برق چشمایش در نماهای دور می دیدم. چنان که چهل و سه روز پیش از آن در سن سیرو جام قهرمانی باشگاه های اروپا را باز هم پس از 120 دقیقه نبرد بالا برده بود. شبی که برابر آتلتیکو مادرید آخرین ضربه رئال در نبرد پنالتی ها را پس از ضربه بر باد رفته خوانفران نواخت تا رئال مادرید برای یازدهمین بار قهرمان اروپا شود.
او در کتاب زندگینامه اش گفته بود: "... در فوتبال رفقای چندانی ندارم. در فوتبال به چند نفر می توان اعتماد کرد؟ تعدادشان زیاد نیست، هست؟ اکثر اوقات تنها هستم. من آدم گوشه گیری هستم. من تمرینات فردی خودم را دنبال می کنم..." دگردیسی جسمی رونالدو از فصلی به فصل دیگر خبر از مرارتی که در خلوت کشیده بود می داد. با این نهیب که هیچ چیز ارزشمندی، آسان به دست نخواهد آمد. می توانستیم طی دویدن هایش در گذر ایام تغییر عضلانی ماهیچه هایش را ببینیم. همان عضله های برتافته ای که به مدد آنها در نبردهای تن به تن، حریفانش را به بند می کشید. قدرت جسمی به علاوه قد 1.85 متری اش او را در نبردهای هوایی پیروزی می کردند. شوت هایش مهلک بودند و کورس هایش مهارناپذیر.
قابلیت هایش چنان بودند که مربیانش با هر راه و رسمی را به اقتدا وادار کرد، از فرگوسن که به او اعتقاد داشت تا مورینیو که برابرش دست به چالش زد، همین طور از آنچلوتی محافظه کار تا زیدان که هنر بازی کردن را می شناخت. به رونالدو نگاه می کردیم و می دانستیم شعار "فردا روز دیگری است" را فراموش نکرده، هیچ وقت. همان شعاری که سال 2016 را برایش رویایی کرد. مسیری که او طی کرد برخلاف کرایف، زاده یک مکتب - رینوس میشل و توتال فوتبال - نبود، او به "غنای هنر فردی" چنگ زده بود. او راه و رسمی که "میل بی حصر به پیروزی" خوانده می شد را ادامه داده بود، رنج فردی به علاوه سرمستی جمعی را.
|
نظرات شما عزیزان: