آنچلوتی؛ عمل‌گرایی در دنیای دیزنی

جدیدترین عکس و خبر ها از رونالدو و رئال

خبرها از معتبر ترین وبسایت های دنیا گرفته میشود!

آنچلوتی؛ عمل‌گرایی در دنیای دیزنی

علی دشتی & ارشیا
جدیدترین عکس و خبر ها از رونالدو و رئال خبرها از معتبر ترین وبسایت های دنیا گرفته میشود!

آنچلوتی؛ عمل‌گرایی در دنیای دیزنی

 طرفداری-

شکست ۳-۰ برابر بارسلونا و تحقیر برابر رئال مادرید در فصل گذشته، شاید کسانی‌ را در بایرن مونیخ به زیر سوال بردن پپ وادار کرده باشد اما در بارسلونا سبک بازی هنوز هم از زمان آمدن پپ یکسان باقی‌ مانده است. با آنچلوتی که صحبت کنید وی می‌‌گوید که او هر چه باشگاه از او بخواهد را انجام می‌‌دهد. او احتمالا از ایدئولوژی رئال مادرید صحبت می‌‌کند و اگر از هواداران باشگاه بپرسید که این ایدئولوژی چیست احتمالا پاسخ می‌‌دهند دیزنی.( استودیو فیلم سازی در هالیوود)

آنچلوتی در کنار باب پیسلی تنها مربیانی هستند که لیگ قهرمانان و جام باشگاه‌های اروپا را ۳ بار برده اند. این افتخار آنچلوتی را در رتبه مربیان نخبه قرار می‌‌دهد. با وجود آن، در ۱۸ سال مربیگری او در باشگاه‌های نخبه، او سه‌ بار لیگ را برده است. در نصفی از آن ۱۸ سال او در میلان، یووه، PSG و رئال مادرید رتبه سوم یا پایین تر از آن را کسب کرده است. با اینکه این آمار به انتظاراتی که از آنچلوتی می‌‌رود نمی‌‌رسد اما اگر رئال یووه را حذف کند، او احتمال تبدیل به موفق‌ترین مربی‌ تورنمنتی خواهد شد که بالاترین سطح را در بین باشگاه‌ها دارد. 

او همچنین تبدیل به اولین مربی‌ می‌‌شود که بعد از آریگو ساکی در باشگاه میلان، توانسته است که دو بار پشت سر هم بر قله اروپا تکیه بزند. تضاد این مساله به راحتی‌ قابل توضیح نیست اما در وجود خود مدلی‌ که فوتبال مدرن را مدیریت می‌‌کند را نشان می‌‌دهد. 

شاید بارسلونا را با شعار "فرا تر از یک باشگاه" بشناسیم اما این رئال مادرید است که تبدیل به یک شرکت تجاری شده است که به یک باشگاه فوتبال چسپیده است. خوزه انجل سانچز مدیر کل باشگاه گفته است :"ما تولید کننده یک محتوا جدید هستیم."

مثل فیلم‌های که دیزنی می‌‌سازد، فوتبالی که رئال مادرید تولید می‌‌کند هم یا عالی‌ است و یا چیزی است که هیچکس حاضر نیست به خاطر آن به سینما برود یا پول حق پخش بازی را بدهد یا بخواهد پول خرید پیراهن آنها را بپردازد. و همانطور که شما از میکی موز، دانالد داک و گوفی (کاراکتر‌های شرکت دیزنی) نمی‌‌خواهید که کاری فراتر از سرگرم کردن شما انجام دهند، به همان صورت شما انتظار انتشار هیچ فلسفه‌ای را از رونالدو، رودریگز و یا گرت بیل ندارید چون تنها چیزی که از آنها خواسته اند این است که خوب باشند و ببرند. از آنها اصلا خواسته نمی‌‌شود که تاکتیک آوانگارد به کار ببرند. وقتی‌ آنها می‌‌برند، جشن ثروت آنها است.

به شکل پارادوکس گونه ای، همین مساله رئال مادرید را در صدر فوتبال مدرن قرار داده است. بازی این طور به پیش می‌‌رود. از ۵ مربی‌ که بیش از یک بار چمپیونزلیگ را برده اند، ۳ تای آنها در همین ۵ سال گذشته این کار را انجام داده اند. پس حلقه‌ای از مربیان نخبه در حال چرخش است. رشد سوپر باشگاه ها، تقاضا برای چهره‌های که بازار یابی‌ کنند و جلوگیری از هر گونه آوانگارد بازی در حوزه تاکتیکی. به همین دلیل آریگو ساکی در سال ۲۰۰۵ گفت که فوتبال رئال مادرید تبدیل به فوتبالی "واکنشی" شده است. 

آنها ستاره‌ها را می‌‌خرند و پس از آن تلاش می‌‌کنند دریابند چطور این ستاره‌ها می‌‌توانند در کنار هم بازی کنند. این خط مشی بود که برای کهکشانی‌ها ایجاد شده بود و هنوز هم برای تیم فعلی‌ می‌‌تواند به کار رود.

فروش دی ماریا و آلونسو شاید از نظر اقتصادی قابل توضیح باشد اما آنها از نظر فوتبالی گیج کننده هستند. این دی ماریا بود که بهترین بازیکن فینال چمپیونزلیگ شد و با دویدن‌های زیادش باعث شد رونالدو کار‌های دفاعی را بی‌خیال شود. آلونسو هم شاید از ژانویه به بعد به نظر ضعیف آمده باشد اما در نیم فصل اول عالی‌ بود و قطعا رئال او را به سرجیو راموس برای حضور در خط میانی در بازی با یوونتوس ترجیح می‌‌داد. 

مربیان دیگر شاید اعتراض کنند اما آنچلوتی این کار را نمی‌‌کند. برای او:

"فوتبال مهم‌ترین مساله بین مسائل کم ارزش است".

تفکری که به اندازه کافی‌ منطقی‌ است. او ساعت ۳ صبح مثل براندن راجرز با چایی و نا‌ن و یک تخته به بررسی‌ تاکتیک‌ها نمی‌‌پردازد. این مساله از سویی ناشی‌ از آن است که آنچلوتی آنچنان دنبال کار‌های هیجان انگیز نیست و از سویی به این دلیل است که اصلا استرس کافی‌ برای بیدار ماندن در آن ساعت را ندارد. یک مهاجم دیگر به زور باید وارد ترکیب شود؟ او مشکلی‌ برای پیدا کردن راه حل ندارد. همانطور که برلوسکونی اصرار داشت از شوچنکو و اینزاگی همزمان استفاده شود و سرانجام آبراموویچ، مورینیو را وادار به خرید شوچنکو کرد تا کنار دروگبا بازی کند و خیال آنچلوتی را راحت کرد. 

آنچلوتی پایان نامه خود را در مورد شکل گیری سیستم ۴-۳-۲-۱ در Coverciano( مرکز تاکتیکی فدراسیون فوتبال ایتالیا) نوشت اما به نظر می‌‌رسد او بیش از هر تاکتیکی دیگر این سیستم را دوست دارد. او عملگرا است و با شرایط وفق پیدا می‌‌کند. او رویا پرداز نیست. نتیجه آن یک مربی‌ خوش برخورد و انعطاف پذیر است که مالک را راضی‌ می‌‌کند. نتیجه فرعی آن اما کسی‌ است که فاقد اراده قوی برای بردن لیگ است. اراده‌ای که برای بردن در هر هفته نیاز دارد. 

شاید این به آن معنا باشد که آنچلوتی مثل رافا بنیتز استاد بازی‌های حذفی است اما آمار لیگ او به کلی‌ این حقیقت را پنهان نمی‌‌کند. آنچلوتی در ۷۱ بازی مقابل ۴ تیم برتر لیگ در کل دوران مربیگری اش، تنها ۲۶ تای آن را برده است. نتیجه آن است که او یک مربی‌ خوب اما نه عالی‌ نیست که شانس‌های خود را در مسابقات حذفی استفاده می‌‌کند و اگر اینطور باشد بزرگترین استعداد او در دیپلماسی و گفتگو با مدیران است. با این حال اگر او چهارشنبه پیروز شود، دوباره با اختلافی کم تبدیل به بهترین مربیان تاریخ می‌‌شود. 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : دو شنبه 21 ارديبهشت 1394 | 21:21 | نویسنده : علی دشتی & ارشیا |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.